چشم به ماه

...در راهی که باید رفت

چشم به ماه

...در راهی که باید رفت

چشم به ماه

در غیاب خورشید
باید نگاهت را به "ماه" بسپاری
تا "راه" را گم نکنی ...
راه
"تو" را می خواند
قدم هایت را محکم بردار
با صلابت،
با قدرت؛
"حبل المتین" سرمایه ی توست
کوله بر دوش
"ماه" را نشانه بگیر و برو
انتهای این راه، صبح روشن است

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

۲۰خرداد

یه زیرنکته ی حاشیه ای در انتهای سخنرانی براش کافی بود: ترقه بازی، کلک اینها کنده خواهد شد!

در کل صحبتهای آقا و حتی پیامی که دو روز بعد از حادثه صادر کردند، هیچ اسمی از داعش برده نشد.

یه ریز میبینمتون عمیقی تو صحبت هاشون هست.

 

"این ترقه بازی هایی که در ایران می‌شود، البته به ما یک صدماتی وارد می‌شود، اما این یک قدرتی نیست، این‌طور نیست که یک قدرتی باشد که قدرتی در دست آنها هست و دارند ترقه می‌اندازند، بمب را قایم کنند، این هر بچه‌ای می‌تواند این کار را بکند، هر دزدی می‌تواند برود یک جایی یک بمب بگذارد منفجر بکند. این یک مسئله و قدرتمندی نیست در کار، این عجز و بیچارگی و بدبختی و انحراف است."

صحیفه امام،جلد ۱۵،صفحه ۹۵  ۱۳۶۰/۵/۱۹

امام زمانی واژه ی ترقه بازی رو استفاده کردند که یک ماه قبلش حوادث 6 و 7 تیر اتفاق افتاده بود، 73 نفر از مسئولین نظام رو از دست داده بودیم، ترورهای سال 60 اتفاق افتاده بود.

این صلابت و شجاعت از کجاست؟

شجاعتی که به مردم هم تسری پیدا می کنه.

تو کشورهای اروپایی تا یک نفر بگه «بمب»، مردم از وحشت جوری فرار می کنند که خسارتش از خود بمب بیشتره!

ایران رو هم که دیدیم. مردم جوری ایستادن جلو مجلس تماشا می کنند، انگار پلاسکو هست!


این شجاعت رمز پیروزی ماست شجاعتی که امام و رهبر دارن، منشاش هم ایمان به خداست، ایمان به وعده ی الهیه.

این منش شجاعانه است که در این دنیای ناامن، ایران رو جزیره ای امن کرده.

چیزی که مذاکره کنندگان ما نداشتند و باعث شد "خسارت محض" رقم بخوره.

چرا مسئولین اینو متوجه نمی شن؟

 

 برای یک کشور بدترین موقعیّت این است که مسئولین کشور از اخم و تهدید و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسیدند، در واقع در را برای ورود او و دخول او و تجاوز و تعرّض او باز کرده‌اند. کار را با عقل و با منطق و با حکمت باید انجام داد، در این تردیدی نیست، امّا با شجاعت باید انجام داد؛ با ترسیدن، با دلهره، با تحت تأثیر تشر و بداخلاقی و اخم و گرهِ ابروان قدرتمندان صاحب قدرت در دنیا قرار گرفتن، تحت تأثیر اینها واقع شدن، اوّل بدبختی است. خب کسی میخواهد بترسد، بترسد امّا از طرف مردم نترسد؛ به حساب مردم نترسد. ملّت ایستاده‌اند. اگر ملّت ایستاده نبود، از سال ۱۳۵۷ تا امروز که حدود چهل سال دارد میگذرد و انواع و اقسام توطئه‌ها علیه ما به کار گرفته شده است و پول خرج شده و سلاح تولید شده و تهدید و سیاست و مانند اینها؛ اگر بنا بود که جمهوری اسلامی از اینها ملاحظه میکرد، میترسید، عقب‌نشینی میکرد، باید اثر و نشانی از ایران و ایرانی باقی نمیماند.

۱۳۹۶/۰۱/۳۰  بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان ارتش

 

۰۲فروردين

بهاران از کجاست که روح روییدن و سبز شدن ناگاه در تن خاک مرده پیدا می آید؟ و از کجاست که روح  شکفتن ناگاه از تن چوب خشک چندین برگ های سبز و شکوفه های سفید و آبی و زرد و سرخ برمی آورد؟

بهاران رازدار رستاخیز پس از مرگ است و قبرستان ها مزارعی هستند که در آن ها بذر مردگان افشانده اند و جسم تا نمیرد، کجا رستاخیز پذیرد؟

با بهاران روزی نو می رسد و ما همچنان در انتظار روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده اند آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ و یحیی الارض بعد موتها... *

 

·         کیاست مومنانه یعنی تو حرم امام رضا، از چند هزار نفر زائر حرمش ، برای شهادتت آمین بگیری.

·         می گن شهید همت از خدا خواسته بود اگه قراره روزی برسه که امام زمان(عج) ظهور نکرده باشه و امام خمینی هم نباشه، حتمآ قبلش شهید بشه.

آیا این درخواست خودخواهانه است؟

 

*از کتاب آغازی بر یک پایان، شهید سید مرتضی آوینی

۰۷ارديبهشت

هزار و دویست سال از نعمت امام معصوم محرومیم. 1200 سال!
1200 سال به ندیدن حجت خدا به روی زمین عادت کردیم.
1200 سال یکه تازی شیاطین، حکومت طاغوت بر زمین، زمینی که از نکبت پر شده ، زمینی که در هر گوشه اش انسانیت و شرف رو به مسلخ می برند...
1200 ساله که در روزمرگی خودمون غرقیم...
1200 سال مثلآ داریم برای اومدنش دعا می کنیم. کو؟ پس چرا نمیاد؟ دعا می کنیم؟؟!؟
معنی دعا چیه؟ انتظار یعنی چی؟

انتظار یعنی سوختن، پرپر زدن، انتظار یعنی بال بال زدن مادری برای شفای فرزند سرطانی اش.
انتظار یعنی ندیدن هیچ چیز جز معشوق، نخواستن هیچ خواسته ای جز طلب رضای معشوق.
رضای معشوق....
خواستیم، شد، امام خمینی آمد، آفتاب برزمین یخ زده تابید، امید جوانه زد، گل های انتظار روییدند. انقلاب، تشکیل حکومت اسلامی، آرزوی همه ی انبیا و اولیای الهی از آغاز خلقت بود.
گفتند این انقلاب به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل می شه، ما هم خیالمون راحت شد، دست ها رو روی هم گذاشتیم و منتظر شدیم که متصل بشه! دوباره برگشتیم به روزمرگی.
امام رحلت کرد، گفتند نایب برحقش امام خامنه ای این پرچم را به صاحبش خواهد رساند!
ما هم ادامه دادیم به روزمرگی...
می گن خدا زمانی از بنی اسرائیل دست شست که به موسی گفتند «ما همین جا می شینیم، تو و خدات برید بجنگید». خدا نکنه روزی در تاریخ بنویسند: خدا زمانی از مردم ایران دست شست که گفتند «آقا خودش هست، نمی ذاره هیچ اتفاقی بیفته».
پیچ تاریخی گذشت و ما بیدار نشدیم. گذشت، می گذرد، دوباره روزمرگی....
همه ی پیامبران جز حضرت محمد (ص) قوم خودشون رو نفرین کردند. امیرالمومنین (ع) گفت: خدایا من رو از این مردم بگیر.
دارم فکر می کنم ما الان در چه مرحله ای هستیم؟